مقدمه: تمامی متخصصان بهداشت روانی، معتقدند نخستین سال های زندگی نقش تعیین کننده ای در سازش یافتگی سال های آتی دارد و میتواند تحول عاطفی و شناختی بهنجار را به مخاطره بیاندازد و توفیق در تحقق وظایف تحولی و کلیدی کودک در هر مرحله را با چالش مواجه سازد بنابراین تلاش برای شناخت مسایل و اختلال های دوران کودکی به منظور پیشگیری از مشکلاتی که آینده فرد را تهدید میکنند، شدت گرفته است.
یکی از اختلال های دوران کودکی اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی است که از شایع ترین آنها بوده و توجه تحقیقات بسیاری را به خود جلب نموده است. این اختلال پیچیده که سبب شناسی آن بر پایه عوامل زیستی قرار گرفته است بواسطه نقص در توجه و تمرکز و حالت تکانشی مبتلایان، منجر به اختلالاتی در یادگیری آنها می شود و این کودکان نیازمند سیستم های آموزشی خاص شده و معدل درسی آنها نیز نسبت به همکلاسیه ای هنجارشان پایین تر است. مشکلات تحصیلی این کودکان فراوان بوده و محدود به یک حیطه ی خاص نمیشود؛ همچنین 70 درصد کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی، اختلال یادگیری نیز داشته که در بیشتر مواقع به صورت اختلال نوشتاری ظاهر میشود. در میان روش های مختلف درمانی کودکان، تاثیر درمان یکپارچگی حسی، که عبارت است از تحریکات حسی کنترل شده در بافتار فعالیت های خودفرمان و معنی دار، بر بهبود برخی کارکرد و مهارت های رفتاری، حرکتی، تحصیلی و زبانی کودکان، بخصوص مبتلایان به اختلال های یادگیری و اوتیسم بررسی شده و به اثبات رسیده است. یکپارچه شدن اطلاعات حسی مختلف باعث افزایش کارایی کودکان در عملکردهای حسی ـ حرکتی و ادراکی - حرکتی و به تبع آن موجب توانمندی ابعاد مختلف کودک میشود. لذا با توجه به میزان شیوع بالای بیماری نقص توجه ـ بیش فعالی، ایجاد مشکلات متعدد در زمینه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی برای مبتلایان، اهمیت مداخله زودرس، همراه بودن سایر روش های درمانی با برخی معایب، اهمیت سه جنبه ی پردازش حسی (ثبت، تنظیم و تمایز حسی) برای جنبه های مختلف رشد، انجام تعداد پژوهش محدود در زمینه ی تاثیر درمان یکپارچگی حسی (حواس عمقی و دهلیزی) بر بهبود پیشرفت تحصیلی مبتلایان به اختلال مذکور و همچنین تائید اثر بخشی این نوع درمان در بهبود کارکردهای مختلف رفتاری، حرکتی، تحصیلی و زبانی مبتلایان به سایر اختلالات دوران کودکی، این پژوهش اثربخشی درمان یکپارچگی حس عمقی و دهلیزی بر پیشرفت تحصیلی مبتلایان به اختلال نقص توجه - بیش فعالی را بررسی میکند. هدف كلي این پژوهش تعیین اثر یکپارچگی حس عمقی و دهلیزی بر پیشرفت تحصیلی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی 6 تا 12 سال می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با دو گروه آزمایش و شاهد بود. از بین دانش آموزان 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی که در سال تحصیلی 91-1390 در شهر سمنان مشغول به تحصیل بودند، 32 دانش آموز پس از اعمال ملاک های ورود و خروج مطالعه به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه 16 نفری آزمایش و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمایش هفتهای دو بار و طی 12 جلسه دو ساعته، مداخله یکپارچگی حسی (با تاکید بر حواس عمقی و دهلیزی) را دریافت نمودند و پیشرفت تحصیلی هر دو گروه با استفاده از فرم معلم پرسشنامه نشانه های مرضی کودکان (CSI4) ارزیابی شد. داده های جمع آوری شده با آزمون های آماری کولموگراف - اسمیرن، F لوین و تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) بررسی شدند.
یافته ها: براساس نتایج بدست آمده از آزمون کولموگراف - اسمیرنف چون مقادیر بدست آمده برای این آزمون ها در دو گروه، در سطح 05/. معنادار نیست، بنابراین شرط برابری واریانس های درون گروهی و نیز توزیع نرمال بودن داده ها برقرار است و با توجه به اینکه مقدارF لوین در سطح =./05α معنادار نبود، بنابراین مفروضه همگنی کواریانس داده ها و برقراری شیب رگرسیون مورد استنباط قرار گرفت. (آزمون لوین یا fmzx برای بررسی همگنی واریانس درون گروهی استفاده میشود و شیب رگرسیون هم برای همین منظور جهت اطمینان از این که، اثر مداخله تحت تاثیر تفاوت میانگین قبل از ارایه مداخله نباشد، لذا زمانیکه آزمون لوین ارایه میگردد، ضرورتی برای برآورد اثر متقابل گروه و نمرات پیش ازمون وجود نداشته و درواقع لوین برای همین منظور بر آورد میشود).
با توجه به نتایج حاصله، چون مقدار 308/11 F=با درجات آزادی (1و 30) در سطح = ./05α معنادار میباشد لذا میتوان نتیجه گرفت که آموزش یکپارچگی حسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی تأثیر دارد و مقدار اتا نشان میدهد که تاثیر آموزش یکپارچگی حسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی به اندازه 4/27 درصد می باشد و مقدار 902/0 توان آزمون، نشان دهنده کفایت نمونه های آماری را نشان میدهد. بنابراین فرض تحقیق با 95% اطمینان تایید میگردد. و مقایسه میانگین دو گروه کنترل و آزمایش نشان میدهد که میانگین گروه آزمایش در مرحله پس آزمون افزایش پیدا کرده است.
بحث و نتیجه گیری:بنابراین میتوان چنین استنباط کرد که یکپارچگی حسی با تاکید بر حواس عمقی و دهلیزی بر میزان پیشرفت تحصیلی بیماران مبتلا به اختلال نقص توجه - بیش فعالی تأثیر دارد. به خصوص در مولفه های خواندن و املا میزان تاثیر آموزش یکپارچگی حسی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه ـ بیش فعالی به ترتیب 3/38% و 16% و معنادار ارزیابی شده است.
مجتبی ابراهیمی؛ کارشناس ارشد روانشناسی
فاطمه دانایی فرد؛ کارشناس آ.پ استثنایی
واژگان کلیدی: یکپارچگی حسی، حواس عمقی و دهلیزی، نقص توجه، بیش فعالی و تکانشگری.
نظرات (0)