مقدمه: همه روزه در مدارس نوجوانانی مشاهده میشوند که به علت زد و خورد، دعوا و رفتارهای پرخاشگرانه تنبیه میشوند و با عکسالعمل اولیای آن مدارس مواجه میگردند.
نوجوانان پرخاشگر معمولاً قدرت کنترل خود را ندارند و رسوم و اخلاق جامعهای که در آن زندگی میکنند را زیر پا میگذارند و در اغلب موارد والدین و اولیای مدارس با آنها درگیری پیدا میکنند و حرکات آنها گاهی به حدی باعث آزار و اذیت اطرافیان میشود که به اخراج آنها از مدرسه میانجامد.شناخت درماني گروهي مايكل فري مبتني بر شناخت درماني افسردگي بك(CT)، رفتار درماني عقلاني عاطفي اليس (REBT) و درمان بازسازي شناختي مك مالين (CRT) مي باشد. علت انتخاب اين روش آموزش رواني اين است كه به مراجع قدرت كنش بالايي مي دهد و داراي گرايش شناختي بسيار قدرتمندي است و از سويي با توان و مهارت اغلب درمانگران نزديكتر و سازگارتر است (فری، 1998؛ صاحبی و همکاران، 1384) .همانگونه که پیشینه تحقیقات مختلف حاکی از این است که مداخلات رفتاری شناختی بالاخص شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری میتواند به تغییرات معناداری در افراد مختلف منجر شود و از آنجا که این شیوه در ایران کمتر مورد توجه قرار گرفته است، لذا پژوهش حاضر اثربخشی این شیوه درمانی را در دانش آموزان مورد پژوهش قرار میدهد و به اين سؤال اساسي پاسخ دهد که آيا شناخت درمانی گروهی به روش مایکل فری بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی موثر است؟
روش: در این پژوهش از روش تحقیق شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر اردل استان چهارمحال و بختیاری در سال تحصیلی 92-1391 میباشد. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده چند مرحله ای میباشد، به این طریق که از بین دبیرستانهای پسرانه شهراردل یک آموزشگاه به طور تصادفی انتخاب و سپس بین شش کلاس موجود، آزمون پرخاشگری اجرا شد. از بین کسانی که در آزمون پرخاشگری نمره بالاتر از میانگین کسب کرده بودند (5/42) به صورت تصادفی 20 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی 10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل انتخاب گردیدند. در این پژوهش برای اندازه گیری میزان پرخاشگری شرکت کنندگان در پیش و پس- آزمون و پیگیری از پرسشنامه عمومی پرخاشگری (AGQ) استفاده شده است. این آزمون در سال 1379 توسط زاهدی فر، نجاریان و شکرکن در دانشگاه شهید چمران اهواز ساخته و اعتباریابی گردیده است (زاهدی فر، نجاریان و شکرکن، 1379) و ضریب آلفای آن بین 74 /0تا 86/0 گزارش شده است (رافضی،1383؛ شکیبایی، 1383). همچنین روایی این پرسشنامه به وسیله پرسشنامه های ملاک شامل پرسشنامه شخصیتی آیزینک و پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینوسوتا ارزیابی شده است و ضرایب همبستگی حکایت از رضایت بخش بودن روایی این پرسشنامه دارد (نعمتی، 1388). پس از اجرای پیش-آزمون و انتخاب و جایگزین کردن آزمودنیها در گروهای آزمایش و کنترل، برنامه شناخت درمانی گروهی که در سال 1998 توسط مایکل فری استفاده گردید، برای گروه آزمایش در دوازده جلسه یک و نیم ساعته در یک ماه ( چهار هفته ) اجرا گردید و گروه کنترل به برنامه روزمره خود (کاربندی عادی) ادامه داده و هیچگونه برنامه درمانی دریافت نکردند و از آنها فقط پیش-آزمون، پس-آزمون و آزمون پیگیری به عمل آمد.
یافته ها: یافته ها نشان داد میانگین نمرات گروه کنترل و آزمایش در پیش آزمون تفاوت چندانی با هم ندارند ولی در پس آزمون و پیگیری تفاوت بین میانگینهای این دو گروه بیشتر شده است. همچنین تفاوت بین میانگین پرخاشگری دو گروه کنترل و آزمایش و میانگین نمرات پرخاشگری در سه مرحله سنجش تفاوت معناداری وجود دارد معنادار میباشد (0001/0 P <).
بحث: نتایج بدست آمده سودمندی درمان و موثر بودن مداخلات در زمینه کنترل پرخاشگری را نشان میدهد و اینکه پرخاشگری پدیدهای قابل کنترل و میتوان با آموزش شیوه های مناسب آن را کنترل یا تعدیل نمود ودر مورد پایداری آموزش، نتایج نشان داد که نه تنها نتایج درمان باقی ماند بلکه بهبود بهتری را نشان داده است. طبق نتایج اکثر تحقیقات ذکر شده در این پژوهش، از مهمترین دلایل بروز رفتارهای پرخاشگرانه، فقر مهارتهای حل مسئله، نداشتن مهارتهای اساسی برای کنترل پرخاشگری و عدم آگاهی از مهارتهای برقراری ارتباط مطلوب است و حتی اغلب دانش آموزان هنگام مواجهه با موقعیت خشم برانگیز ، فاقد مهارت لازم جهت تسلط بر هیجانات خود هستند و دلیل تأثیرگذاری گروه درمانی شناختی این است که بخشی از کمبودها و نقصان مهارتها را جبران میکند و فرد را به مهارتهای ویژه تسلط بر هیجانات آگاه میکند(نعمتی، 1388). اساس کاهش پرخاشگری بر بازسازی شناختی و کنترل آن استوار است و به علاوه، این برنامه بر مبنای تغییرات شناختی و ایجاد تغییر در شناخت افراد است که پس از بازسازی شناختی آزمودنیها که دارای شناختهای منفی، بدبینی نسبت به دیگران، تفکرات غیر منطقی و تعصبات بیجا بودهاند، زمینه تغییر در افکار و رفتارهای پرخاشگرانه دانش آموزان فراهم شده است.
نتیجه گیری: بر مبنای این پژوهش و سایر پژوهشهای انجام شده، میتوان تاثیر گروه درمانی شناختی را بر کاهش پرخاشگری دانشآموزان پسر دبیرستانی مورد تائید قرار داد. در مجموع ميتوان نتيجه گرفت كه گروه درمانی شناختی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان پسر دبیرستانی مؤثر است. با احتمال زياد به نظر ميرسد كه اين نتيجه را ميتوان به ساير مدارس تعميم و از آن در درمان پرخاشگری دانش آموزان سود برد و در نتيجه از خطرات احتمالي در محیط مدارس كه ميتواند آسيبزا باشند جلوگیری نمود.
مهدی امیدیان؛ دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه سمنان
علی اکبر ظفری زاده؛ کارشناسی ارشد مشاوره شغلی دانشگاه اصفهان
واژگان کلیدی: پرخاشگری، گروه درمانی شناختی، دانش آموزان پسر دبیرستانی.
نظرات (0)