مقدمه: شبکه های اجتماعی ساختارهای اجتماعی اینترنتی پیچیدهای هستند که امکان برقراری ارتباطات را در سطوح بسیاری تسهیل کرده اند.
نتایج پژوهش های مختلف بیانگر آن است که میتوان از ظرفیت شبکههای اجتماعی در بسیاری از سطوح فردی و اجتماعی برای شناسایی مسائل و تعیین راه حل آنها، برقراری روابط اجتماعی، اداره امور تشکیلاتی، سیاستگذاری و هدایت افراد در مسیر دستیابی به اهداف استفاده نمود. شبکههای اجتماعی برپایه اینترنت از قبیل فیسبوک، مایاسپیس و اینستاگرام در بین جوانان و نوجوانان محبوبیت به سزایی کسب کردهاند و به نظر میرسد بیشترین استفاده کنندگان از این فضاهای اجتماعی اینترنتی جوانان و نوجوانان هستند. این شبکههای اجتماعی در عین حال که فضاهایی برای پیدا کردن دوستان جدید و ارتباط با خانواده و دوستان هستند، به افراد عضو این امکان را میدهند که دوستان قدیمی خود را در جریان تغییرات زندگی شان قرار دهند. به علاوه مکانهایی برای تبادل نظر هستند و در آنها افراد عضو عقاید و نظرات خود را با هم به اشتراک میگذارند. اگرچه شبکه های اجتماعی تاثیرات مثبت بسیاری در ارتقای برخی روابط اجتماعی خاص، پرکردن اوقات فراعت و افزایش اعتماد به نفس اعضای خود دارند اما تاثیرات منفی آن امروزه بیشتر مورد نظر متخصصان قرار گرفته است. اعتیادآور بودن، ایجاد حسادت، افسردگی و استرس شدید، به وجود آمدن مشکلاتی در تعاملات اجتماعی در دنیای واقعی، احساس تنهایی و نارضایتی از زندگی از جمله آثار منفی استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی به خصوص در نوجوانان محسوب میشوند. در همین راستا در این پژوهش به بررسی اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده و میزان رضایت از زندگی در نوجوانان با توجه به میزان استفاده آنها از شبکه های اجتماعی پرداخته شد.
روش: بدین منظور 20 نوجوان 17-14 سالهای که با شکایت خود یا والدینشان در مورد استفاده بیش از حد از شبکه های اجتماعی فیسبوک یا اینستاگرام به سه مرکز مشاوره شهر تهران مراجعه کرده بودند؛ به صورت نمونه گیری در دسترس و هدفمند در گروه نمونه قرار گرفتند. میانگین سنی نوجوانان گروه نمونه 5/15 سال و از 12 دختر و 8 پسر تشکیل شده بود. به علاوه همه افراد گروه نمونه روزانه بیش از 4 ساعت و در طول 3 ماه قبل از مراجعه با استفاده از لپتاپ، آیپد، آیپاد و یا موبایل و به تناوب از این دو شبکه اجتماعی استفاده میکردند. وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده های این نوجوانان بالاتر از متوسط بود و در خانواده های یک یا دو فرزندی زندگی میکردند. همچنین 18 نفر از این نوجوانان در مدرسه های غیرانتفاعی مشغول به تحصیل بودند. با همتاسازی ویژگی هایی چون سن، جنس، وضعیت اجتماعی اقتصادی، تعداد خواهر و برادران و نوع مدرسه، 20 نوجوانی که به گزارش خود و والدینشان مشکلی در استفاده از شبکه های اجتماعی نداشتند؛ به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. 15 نوجوان گروه کنترل تا کنون در شبکه های اجتماعی عضو نشده بودند و 5 نفر نیز با اینکه عضو فیسبوک یا اینستاگرام بودند؛ استفاده روزانه و حتی هفتگی از این شبکه ها نداشتند.گروه کنترل و نمونه دو پرسشنامه خودسنجی آشنباخ (YSR) جهت سنجش میزان اختلالات درونیسازی شده و برونی سازی شده و پرسشنامه رضایت از زندگی دینر را تکمیل کردند.
یافته ها: داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد نوجوانان گروه نمونه در مقایسه با گروه کنترل، به طور معناداری نشانه های اختلالات درونی سازی شده را بیشتر از گروه کنترل نشان دادند. به عبارت دیگر نوجوانان گروه نمونه در مقیاس های اضطراب، افسردگی و شکایات جسمانی تفاوت معناداری با نوجوانان گروه نمونه داشتند؛ اما در مقیاس های برونی سازی شده تفاوتی بین گروه کنترل و آزمایش دیده نشد. به علاوه گروهی که از شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری داشتند در مقایسه با گروه کنترل، میزان رضایت از زندگی کمتری را گزارش کردند. تحلیل داده ها با در نظر گرفتن عامل جنسیت نیز نشان داد دخترانی که از شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری میکردند در مقایسه با پسران، نشانه های درونی سازی شده بیشتری را نشان دادند در حالیکه پسران نمره کمتری در میزان رضایت از زندگی نسبت به دختران داشتند.
بحث و نتیجه گیری: همانگونه که نتایج نشان میدهد نوجوانانی که از شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری میکنند؛ در معرض اضطراب، افسردگی و شکایات جسمانی بیشتری قرار دارند و همچنین میزان رضایت از زندگی کمتری دارند. اگر چه تفاوتهای جنسیتی به دست آمده نیاز به بررسی و تبیین بیشتری دارد اما به نظر میرسد بیانگر تفاوت هایی در سبک ها و الگوهای استفاده از شبکه های اجتماعی در نوجوانان دختر و پسر است. نوجوانانی که زمان بیشتری را صرف ارتباطات اینترنتی میکنند، فرصت زیادی برای ارتباطات زندگی واقعی ندارند و در دنیایی مجازی زندگی میکنند؛ دنیایی که لزوما همه آدم های آن قابل پیشبینی نیستند و صادقانه عمل نمی کنند. این دنیای مجازی نوجوانان را در معرض اختلالات درونی سازی شده قرار می دهد. از سویی دیگر، ارتباط های اینترنتی مداوم با خطر کاهش رضایت از زندگی و کاهش کیفیت زندگی در نوجوانان همراه است. در تبیین این یافته میتوان به قطع ارتباط با دنیای واقعی، کاهش ارتباطات اجتماعی خارج از اینترنت و کاهش تفریحات نوجوانان اشاره کرد. از آنجایی که نوجوانی یکی از مهمترین نقاط عطف تحولی می باشد و در شکل گیری پایه های بعدی سلامت یا آسیب های روانشناختی نقش غیر قابل انکاری را بر عهده دارد؛ خانواده ها، نهادهای آموزشی و نوجوانان باید با آسیب ها و خطرات بالقوه شبکه های اجتماعی آشنا شده و جهت پیشگیری از این آسیب ها برنامه ریزی های بلندمدت و کوتاه مدت صورت گیرد. در این میان نقش نظارتی و آموزشی والدین از اهمیت شایان توجهی برخوردار است.
آسیه اناری؛ دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی
دکتر کارینه طهماسیان؛ استادیار پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمدعلی مظاهری تهرانی؛ استاد دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی
واژگان کلیدی: نوجوانان، شبکه های اجتماعی، اختلالات درونی سازی شده، اختلالات برونی سازی شده و رضایت از زندگی.
نظرات (0)