چرا نسل جدید باهوشتر به نظر میرسند؟
آیا با نرخ تصاعدی تکامل روبهرو هستیم؟
هر کدام از ما، یکی از افراد نسل بعدی را در اطراف خود داریم یا حداقل آنها را دیدهایم. کودکانی که حرف زدنشان در پنج سالگی با پنج سالههای زمان ما فرق دارد؛ نسلی که آموزش کار با تلفنهای هوشمند به نسل قبلی را بر عهده گرفته است. گویی که این نسل زودتر میفهمند. مواجهه ما با این نسل، همیشه باعث شگفتیمان میشود: چقدر این نسل جدید باهوش است!
چرا؟ چرا کودک چهار سالهای که هنوز خواندن و نوشتن یاد نگرفته است، باید بتواند در تلفن همراه مادرش برای خود انیمیشن دانلود کند؟ آیا سال به سال هوش کودکانی که متولد میشوند، بیشتر از کودکان سالهای پیش است؟ آیا ما با یک نرخ تصاعدی تکامل روبهرو هستیم؟ چیزی که در هزارهها رخ داده، آیا اکنون در فاصله دههها رخ میدهد؟
فاطمه عبدالحسینی
کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
مقدمه
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و ارتباطات بینالمللی، همچنین مهاجرت گسترده افراد به کشورهای مختلف برای زندگی یا تحصیل و یا شغل، اهمیت یادگیری زبان دوم و حتی زبان سوم بین افراد بیشتر شده است. به دنبال این فرایند، والدین رغبت بیشتری دارند تا فرزندشان از کودکی به یادگیری زبان دوم و سوم بپردازد تا در بزرگسالی با چالش یادگیری زبان مواجه نشود. از دیگر دلایل ترجیح والدین برای شروع یادگیری زبان دوم و سوم فرزندشان در کودکی، عقیده آنان به این موضوع است که کودکان بهتر از بزرگسالان میتوانند در فراگیری زبانهایی غیر از زبان مادری عمل کنند. در این بخش به بررسی این موضوع و همچنین تاثیرات فراگیری زبان دوم و سوم در کودکان میپردازیم.
زهرا حدادپور
کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
مقدمه
تلاش برای استقلال اگرچه در کودکان مشهود است، اما در دوران نوجوانی (زمانی که نوجوان شروع به تشکیل هویتش میکند) به اوج خود میرسد. همانطور که کودکان رشد میکنند، رفتار و نگرششان تحت تأثیر افراد مختلفی که با آنها در تماساند، قرار میگیرد تا بتوانند مستقلاً جهان منحصربهفردشان را کشف کنند و توان اعتماد به قابلیتهایشان را داشته باشند.
تشکیل هویت در نوجوانان، جزئی از فرایند رشد سالم است؛ اما میتواند فضای خانه را ملتهب و چالشبرانگیز سازد. والدین و نوجوانان همیشه درمورد مسائلی مانند نحوه لباس پوشیدن، وقتگذرانی و انتخاب دوست، با یکدیگر توافق ندارند و این اختلاف نظرها، غالباً منجر به رخ دادن مشاجراتی بین دو طرف میشود.
نوجوان در مورد مواردی که پیش از این دوره بیچون و چرا رعایت میکرده، دچار تردید میشود و این مسئله، اطاعت صرف و مطلق از والدین را خدشهدار میکند. او برای انتخابهای شخصیاش، آزادی بیشتری میطلبد و شروع به آزمایش روشهای جدید برای تعیین سبک زندگیاش میکند. حتی ترجیح میدهد که زمان بیشتری را با دوستان و زمان کمتری را با خانواده بگذراند. این مقاله سیر استقلالطلبی در نوجوانان و چگونگی مدیریت آن توسط والدین را بررسی میکند.
فاطمه سادات شفیعی
کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده :
مالتیپل اسکلروزیس 1 یک بیماری غیرقابل پیش بینی سیستم عصبی مرکزی است. در حال حاضر هیچ درمانی وجود ندارد. علائم
از فردی به فرد دیگر متفاوت است و ممکن است شامل خستگی ناتوان کننده، چالش های حرکتی، تغییرات شناختی و مشکلات
بینایی باشد. تشخیص و درمان به موقع برای به حداقل رساندن ناتوانی بسیار مهم است. . با این حال، بسیاری از جنبه های اختلال
شناختی در بیماران مبتلا به MS هنوز باید مشخص شود. تستهای عصبروانشناختی استاندارد شده که به راحتی اجرا میشوند
و به ناهنجاریهای مرتبط با بیماری حساس هستند؛ برای به دست آوردن درک بهتری از عوامل مؤثر بر عملکرد شناختی در بیماران
مبتلا به MS نسبت به آنچه که در حال حاضر وجود دارد، مورد نیاز است. توانبخشی 2 در بهبود عملکردهای حرکتی و شناختی،
کاهش بار بیماری و بهبود کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به MS مهم است.
هدی پوررجبی – دانشجوی روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی
خوددرمانی، قادر است راههای قابل دسترس و مؤثری برای توسعه ابزارهای درمان ارائه دهد؛ هرچند که این ابزارها هرگز نمیتوانند جایگزینی برای روان درمانی رسمی و اصولی باشند. اینگونه مداخلات، تاحد زیادی ترویج یافتهاند؛ بهطوری که امروزه بسیاری از مردم با استفاده از اپلیکیشنهای گوناگون، کتابها و سایر استراتژیهای خودیاری درپیِ یافتن مسیری جهت بهبود سلامت روانشان هستند و گاهاً از این مسئله تحت عنوان “خوددرمانی” یاد میشود؛ که به معنای دریافت فرمان برای اجرای مهارتهای لازم درراستای پیشبینی و مدیریت بهتر چالشهای سلامت روان است.
آیا درمانگر خودتان بودن موثر است؟و در زمینه اختلالات اضطرابی توصیه میشود؟
فاطمه شفیعی
کارشناسی روان شناسی دانشگاه شهید بهشتی
اهمیت تربیت کودکان، بر همگان واضح است. این روزها والدین وسواس بیشتری نسبت به تربیت فرزندان خود به خرج میدهند. قطعا این سخن را بسیار شنیدهایم که شخصیت افراد در کودکی آنها شکل گرفته و خانواده، مهمترین رکن جامعه است که ریشههای زندگی کودک، از آن نشئت میگیرد. کسانی که در کودکی محیطی منفی و آسیبزا را تجربه میکنند، در آینده رفتار والدین خود را هنگام تعامل با فرزندان خویش تقلید خواهند کرد.
روانشناسان و مشاوران زیادی با صورتبندی نظریههای مختلف در زمینه تربیت کودکان و فرزندپروری، سعی کردهاند بهترین روشهای تربیت کودکان را به والدین ارائه دهند تا مراقبان بتوانند با کودکان خود ارتباط برقرار کرده و آنها را اجتماعی بار آورند. در این نوشتار، درصدد آن هستیم تا با مفهوم فرزندپروری آشنا شده و در ادامه با توصیف انواع سبکهای فرزندپروری، به شرح ویژگی و روشهای آنها میپردازیم
ریحانه راثی
دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران