کودکان مبتلا به هراس برای اجتناب از اشیاء و موقعیت های ترس آور دست به هر کاری می زنند یا آن که ممکن است با تلاش زیاد و سعی در پنهان نمودن ترس خود با آن مواجه شوند.
آن ها ممکن است به بلوغ ذهنی برای تشخیص غیر منطقی بودن ترس خود نرسیده باشند و در نتیجه باورشان درباره میزان خطرناک بودن یک شیء یا موقعیت، علیرغم شواهد یا تلاش ها برای قانع نمودن آن ها تغییر نمی کند. این کودکان اغلب فکر می کنند که در صورت مواجه با موقعیت مسبب هراس در آن ها، حوادث ترسناکی برای ایشان اتفاق خواهد افتاد. دل مشغولی ایشان درباره این نگرانی ها به حدی است که موجب آشفتگی و اختلال شدید در فعالیت های روزمره آن ها می شود.
کودکان مبتلا به فوبیای اجتماعی ممکن است از مدرسه، جمعیت، صحبت در حضور جمع، غذا خوردن و نوشیدن در مقابل دیگران بترسند. این گونه کودکان از افراد ناآشنا دوری می کنند، تا حدی که این بی میلی نسبت به اشنایی های جدید شدیدا به رشد اجتماعی آن ها لطمه می زند. در حضور دیگران رنگ چهره شان قرمز می شود به پدر و مادر خود می چسبند و یا سعی می کنند که مخفی شوند، و زمانی که تشویق به حضور در موقعیت های اجتماعی می شوند معمولا گریه می کنند، بدنشان سرد می شود و بیشتر کج خلقی و کناره گیری از خود نشان می دهند. برای این کودکان بلند صحبت کردن در کلاس درس و سوال پرسیدن از آن ها می تواند اضطراب شدیدی ایجاد کند.
منبع: مجله پزشکی دکتر سلام(hiDoctor.ir)
نظرات (0)