با سادهترین جملات، مکالمهتان را شروع کنید، بهطور مثال بگویید چه خبر؟ امروز چطور بود؟ یا ناهار خوشمزه بود؟ همین سؤالهای ساده باعث میشود فرزند شما بهتدریج شروع به حرف زدن کند و خیلی از مسائل خود را با شما در میان بگذارد.
به گزارش ایسنا، دکتر فرشاد شیبانی شایعترین مشکل روانشناختی در دوران نوجوانی را افسردگی دانست و افزود: با شناخت بیشتر دوره نوجوانی توسط والدین و خود نوجوانان میتوان از افسردگی پیشگیری کرد. میل به استقلال طلبی در نوجوان به شدت افزایش مییابد و همچنین به دلیل آرمان گرایی، او بسیار عیبجو شده و مغایرت واقعیتها با ایده آلهایش باعث حساسیت، زودرنجی، عصبانیت و سرکشی نوجوان میشود.
وی تفکر "خودمیانبینی" را یکی دیگر از ویژگیهای مهم نوجوانان دانست و افزود: نوجوانان بیش از همه درباره خود فکر میکنند و خویشتن را از بالا میبینند! این خصوصیت از دو عامل مهم تشکیل شده است: تماشاگران خیالی و افسانههای شخصی.
وی ادامه داد که در تماشاگران خیالی ، نوجوان قادر است که نظر دیگران را درباره خود تصور کند و چون بیش از همه به خود علاقه دارد گمان میکند همه اطرافیانش به او توجه دارند و به هر جزء ظاهر و بدنش به دقت مینگرند! او بیشتر وقتها "روی صحنه نمایش" است، صحنهای که تماشاچیان خیالی و موهومی زیادی دارد! و به همین خاطر است که به هیچ وجه نباید از او در حضور دیگران انتقاد یا عیب جویی کنید.
این روانشناس درباره افسانه شخصی نیز گفت: بسیاری از نوجوانان داستانهایی میسازند که خود، قهرمان اسطورهای آنها هستند! بیشتر این افسانهها دو جنبه دارد: آنها افراد بیهمتایی هستند که کاملاً با مردم دوروبرشان تفاوت دارند. با این تصور آنها نمیتوانند باور کنند که فرد دیگری میتواند احساسات آنها را درک کند. این تصور آنگاه قوت میگیرد که فرد مقابل، کوچکتر یا بزرگتر از آنها بوده یا جنسیت و نژاد متفاوتی داشته باشد.
به گفته وی، جنبه دیگر افسانه شخصی بر این عقیده است که نوجوان فکر میکند موجودی ابرقدرت است و هیچکس یا هیچ حادثهای نمیتواند به او آسیب برساند! بدیهی است که این تصور، اشتباه و خطرآفرین است. اما رؤیاهایی که نوجوان از موفقیت و پیروزی دارد، او را به این باور میکشاند که موقعیتهای غیرواقعی، دستیافتنی و در اختیار او هستند و او از پس هر کاری بر خواهد آمد. این موضوع میتواند فرد را به این باور اشتباه برساند که میتواند مصرف مواد مخدر داشته باشد ولی به دام اعتیاد گرفتار نشود.
این روانشناس در ادامه سخنان خود در برنامه رادیویی سلامت، بیان کرد: به خاطر داشته باشید که اغلب ارتباط نوجوانان در سنین بلوغ، کاهش مییابد و اسرارشان را کمتر با والدین خود مطرح میکنند. این حالت بسیار طبیعی بوده و نباید با آن مخالفت شود. از طرفی تأثیرپذیری از دوستان افزایش مییابد و نوجوانان بسیار تحت تأثیر گروههای هم سن و سال خود قرار میگیرند. پیدا نکردن زمان و فضایی مناسب برای گفتوگو، معمولاً نگرانی و دغدغه ذهنی والدین نوجوانی است که زبان مشترکی با فرزندشان نیافته و در ارتباطات با نوجوانشان دچار مشکل شدهاند.
وی در ادامه گفت: گاهی آشنا نبودن با نحوه برخورد صحیح با یک نوجوان، باعث میشود والدین فرسنگها از فرزندشان دور شوند، فاصلهای که شاید هرگز نتوان آن را جبران کرد. برقراری ارتباط با نوجوانان مهارتی قابل یادگیری است و والدین بهراحتی میتوانند با کمک گرفتن از تدابیر زیر گفتوگویی بهینه و ثمربخش با نوجوانشان داشته باشند:
1-گفتوگو با نوجوان را با سادهترین جملهها شروع کنید: با سادهترین جملهها، مکالمهتان را شروع کنید. بهطور مثال بگویید: چه خبر؟، امروز چطور بود؟ یا ناهار خوشمزه بود!؟ همین سؤالهای ساده باعث میشود فرزند شما بهتدریج شروع به حرف زدن کند و خیلی از مسائل خود را با شما در میان بگذارد.
2-پیش از گفتوگوی اصلی، بسترسازی کنید: بهتر است پیش از پرداختن به موضوع اصلی، بسترسازی کنید. بهطور مثال، در مورد مسائل مهم زندگی نوجوان و یا خانواده توقف کنید و نظر او را درباره یکی از اتفاقات پیشآمده اخیر، بخواهید. سپس بهتدریج گفتوگو را به سمت موضوعی که تمایل دارید هدایت و در مورد آن بحث کنید. بدین طریق شما خواهید توانست فضای دوستانهای را بر روابط خود و نوجوانتان حاکم و او را به گفتوگو تشویق کنید.
3- گفتوگو را با پرسشهای منظوردار شروع نکنید: اولین قدم برای نتیجه دادن یک بحث، این است که به شخصیت نوجوانتان احترام بگذارید. در این صورت او با شما احساس راحتی و درد دل میکند. بدون هیچگونه سرزنش، انتقاد یا تحقیری و با بیان مثالی ملموس، گفتوگو را به سمت صحبت درباره رفتار نامطلوب نوجوانتان هدایت کنید و نظر او را درباره آن رفتار جویا شوید. اگر میخواهید بحثی منطقی و نتیجه دار داشته باشید، بحث را با پرسشهای منظوردار شروع نکنید. اگر از نوجوانتان بپرسید: از صبح تابهحال کجا بودی؟ یا بگویید: معلوم است چه میکنی! میخواهی آبروی خودت و ما را ببری! مطمئناً به نتیجه نخواهید رسید و چیزی جز پرخاشگری و عصبانیت، پاسخهای سربالا و دروغ نوجوان، نصیبتان نخواهد شد. بهتر است صحبتهای خود را با سؤالهایی کلی آغاز کنید تا بحث بهتدریج شروع شود. بهطور مثال بگویید: خب، امروز چهکارها کردی؟! یا از دوستانت چه خبر؟!
4- به حرف نوجوانتان گوش کنید: درصورتیکه موفق به ارتباط با نوجوانتان شدید، در این مرحله توصیه میشود تا آنجا که ممکن است اظهارنظر و دیدگاه خود را بیان نکنید. اجازه دهید سکان هدایت گفتوگو در دست نوجوان باشد. فقط به حرفهای نوجوانتان گوش کنید. بهتر است هرازگاهی با بیان عباراتی مانند بله یا فهمیدم، به او ثابت کنید که سراپا گوش هستید یا با پرسش سؤالاتی درباره آنچه گفته است، نظر او را برای ادامه بحث، جلب کنید و خود نیز به این اطمینان برسید که صحبتهای او را درست متوجه شدهاید.
5- از او سؤال کنید ولی قضاوت نکنید: همیشه فرض را بر این بگذارید که نوجوانتان دلیلی منطقی برای انجام کارهای خود دارد. بدون هیچ جبههگیری و برداشتهای یکجانبه، سؤالات خود را بپرسید و منتظر پاسخهای قانعکننده نوجوان باشید. اگر قانع نشدید پرسش خود را به طریقی دیگر بیان کنید و از نوجوان توضیح بیشتری بخواهید. برای درک و تفهیم بهتر موضوع، سعی کنید بیهیچ غرضی رفتار نوجوان را توصیف کنید و نظر او را نیز درباره آن موضوع بخواهید.
نظرات (0)