بگذارید کودک مالک بدن خود باشد خودداری از کنارزدن مداوم موهای کودک، تکاندن خاک لباسش، مرتب کردن یقه اش و .. خود داری کنید.
واحدمرکزیخبر: والدین با استفاده ازروش های ساده زیر می توانند کودکان مستقلی تربیت کنند.
- بگذارید کودک مالک بدن خود باشد. (خودداری از کنار زدن مداوم موهای کودک ، تکاندن خاک لباسش، مرتب کردن یقه اش و ..)
- خودتان را از جزئیات زندگی کودک دور نگاهدارید ( وقتی تکالیف مدرسه تو انجام می دی راست بشین ،موهاتو از جلوی چشمت بزن کنار ،دگمه های آستینت را ببند و ... )
- هر قدر کودک کم سن و سال باشد ،درباره اش جلوی روی او صحبت نکنید.
- بگذارید کودک خود پاسخ بدهد (نشانه واقعی احترام به استقلال کودک این است که به سئوال کننده بگویید «خودش به شما می گه، اون خودش می دونه » ).
- به آمادگی « نهایی » کودک احترام بگذارید (گاهی اوقات کودک می خواهد به طور حتم کاری انجام دهد ولی از نظر جسمی و عاطفی هنوز برای آن کار آمادگی ندارد، به جای مجبور کردن کودک می توان به او قوت قلب داد که آمادگی نهایی را به دست خواهد آورد ).
- مواظب « نه » های زیادی باشید، بعضی از کودکان یک «نه» صریح را جمله ای مستقیم علیه استقلالشان تلقی می کنند تعدادی جانشین های مفید هست که می توانند بدون مواجهه و برخورد، قاطع باشند.
- اگر امکان دارد «بله» را جانشین «نه» کنید. (می تونیم بریم بازی؟ به جای «نه، تو هنوز ناهار نخوردی» بگویید « بله ، البته کمی بعد از اینکه نهار خوردی »)
- ـ برای فکر کردن کمی به خود وقت دهید. ( می تونم خونه دوستم بخوابم؟ به جای « نه ، تو هفته پیش اونجا بودی » بگویید « بذار در موردش فکر کنم »)
با اینکه کلمه نه کوتاه است و بعضی از جانشین های آن طولانی به نظر می رسد ، اگر مشاجره معمول را که ناشی از گفتن « نه » است در نظر بگیریم ، اغلب طولانی ترین راه ، کوتاهترین می شود.
در مورد تشویق به استقلال شخصیت ، پند و اندرز دادن به کودکان با استقلال آنها مغایرت دارد. وقتی به کودک پند می دهید آنها احساس می کنند خودشان نمی فهمند (مثلاً با خود می گویند : چرا خودم اینطور فکر نکرده بودم؟) یا ممکن است احساس رنجش یا خشم کنند.
وقتی کودک بفهمد که چه باید بکند و چه می خواهد بکند ، احساس اطمینان در او رشد می یابد و اعتماد به نفس پیدا می کند و مشتاق است تا مسئولیت تصمیم خود را خود به عهده بگیرد.
ولی بین نادیده انگاشتن افراطی مشکلات کودکان و بی درنگ پند و اندرزگویی به آنان، کارهای بسیاری است که والدین می توانند به آن بپردازند و با توجه به مشکل و موقعیت موجود قادر به ابداع روشهای گوناگون خواهند بود ، برای مثال می توان به شیوه های زیر اشاره کرد
- الف- به فرزندان کمک کنید تا به احساسات وافکار پیچیده خود نظمی بدهند.
- ب- مشکل را به صورت سئوال مجدد مطرح کنید.
پس از آنکه کودک فرصتی یافت تا بیشتر در مورد افکار و احساساتش یقین حاصل کند ، حال می تواند بهتر به نظریات والدین یا پندها و راه حلهای پیشنهادی آنها گوش دهد ، بویژه اگر به روشی مطرح شود که نشانگر احترام به استقلال او باشد، مثلاً اگر جمله با « نظرت در این باره چیه ... » یا « چطوره این را هم مورد بررسی قرار بدی ... » آغاز شود ، بیانگر این واقعیت است که « پند و اندرزی که می دهید ،به نظر شما خردمندانه است و می تواند در نظر کودک چندان هم خردمندانه نباشد».
در هر حال شایسته است که فرزندان قدر و قیمت عقاید والدین خود را بدانند، حتی اگر تشخیص دهند اکنون موقع عمل کردن به آنها نیست.
کودکانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که خوبی هایشان مورد قدردانی قرار می گیرد ، احتمالاً احساس خوبی درباره خود دارند و بیشتر از عهده مبارزه با مشکلات زندگی برمی آیند و نسبت به سایرین هدفهای بالاتری برای خود تعیین می کنند.
« ناتانیل براندن» می نویسد: «برای رشد و تحرک روان شناسانه یک انسان، قضاوتی مهم تر و عاملی قطعی تر از ارزیابی ای که او از خودش به عمل می آورد ، وجود ندارد . ماهیت خودارزیابی، اثرات عمیقی بر روند اندیشه، عواطف، امیال، ارزشها و هدفهای بشر می گذارد و تنها کلید عمده سلوک و رفتار اوست. »
تمجید کردن نیز یکی از روشهایی است که می تواند به کودکان کمک کند تا از خود تصوری مثبت و واقع گرایانه داشته باشند. کلمات ارزیابی کننده مانند خوب ،زیبا، خارق العاده، عالی و ... احتمالاً کودک را ناراحت می کند.
تمجید وقتی مثمر ثمر است که :
- بزرگتر آنچه را می بیند یا احساس می کند ،با قدردانی توصیف کند.
- کودک پس از شنیدن توصیف بتواند خود را تحسین کند.
نکته اصلی این است واژه ای بیابیم تا به کودک در مورد خودش چیزی بگوید که احتمالاً از قبل نمی دانسته است. تصویری فوری از خودش برایش ترسیم کنید.
روش تمجید و ستایش بسیار عملی است. موضوع این است که باید به طور واقعی نگاه کنید و به طور واقعی توجه کنید ،سپس با صدای بلند اعلام کنید که چه دیده اید و چه احساسی دارید. باعث تعجب است که جریانی به این سادگی اثری چنین ژرف داشته باشد و باز باید گفت کودکان از توصیفات کوچک روزمره می آموزند که نیرویشان چقدر است.
نظرات (0)