هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین دینداری و وابستگی به فضای سایبر و مقایسه آن در میان دانش آموزان دختر و پسر سال دوم و سوم دبیرستان شهرستان بابل درسال 1392میباشد.
نميتوان انكار كرد كه دين يكي از قديميترين و عموميترين تظاهرات روح انساني ميباشد. بنابراين واضح است كه هرگونه روان شناسي كه سر و كارش با ساختمان رواني شخصيت انسان باشد. لااقل نميتواند اين حقيقت را ناديده بگيرد كه دين تنها يك پديده تاريخي و اجتماعي نيست، بلكه براي بسياري از افراد بشر حكم يك مسئله مهم شخصي را دارد(يونگ، 1938؛ ترجمه روحاني، 1386). پیوند و باورهایی که میان روان آدمی و باورها و اعتقادات او وجود دارد؛ نقشی که دین به عنوان مجموعه آموزه ها و باورها در سلامت روانی و زندگی، ایفا می کند غیر قابل انکاراست. و به این دلیل است که موضوعات مشترک بین روان شناسی و مذهب و کشف ارتباط و نیاز متقابل این دو درسال های اخیر مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. باید توجه داشته باشیم که تعالیم دینی از سرچشمه حیات و مبدا وحیانی و مطابق فطرت بشری صورت گرفته است و لذا بدین جهت است که می تواند درتمام جنبه ها و شئونات بشری انسان را به تعالی برساند همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدي از اعتیاد یعنی؛ اعتیاد اینترنتی هستیم که موضوع رو به رشد عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علایمی همراه است همچون، اضطراب افسردگی، کج خلقی، بی قراري، تفکرهاي وسواسی، کنار گیري اختلال عاطفی و از هم گسیختگی روابط اجتماعی. ازطرفی، در عین حال که روابط افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازي افزایش می یابد، در مقابل از دامنه روابط آنان درجهان واقع یکاسته میشود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز می رود(سامسون،2005).اینترنت به خودي خود ابزار بی ضرري است، اما استفاده بیش از حد و نادرست از آن، خطراعتیاد به آن را به دنبال دارد که این پدیده مشکل عمده اي را براي بهداشت روانی جامعه ایجاد کرده است. اعتیاد اینترنتی، انسان ها را به افرادي رها شده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر میگذارد .در نتیجه ي استفاده بیش ازحد از اینترنت، بهره وري و بازده کاري کاربران اینترنت، پایین می آید. آنان با تأخیر به محل کار می روند و دچار کم کاري می شوند. عدم تحرك جسمی و چاقی به همراه علایمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مسأله اند. این کاربران حتی در صورت کناره گیري از اینترنت، دچار علایم اختلال میشوند (سز،2003). در این تحقیق می خواهیم به این بپردازیم که آیابین نگرش و التزام عملی به نماز و انجام این فریضه با اعتیاد به اینترنت رابطه ای وجود دارد؟ و آیا این متغیرها در بین دانش آموزان دختر و پسر متفاوت است؟
روش: روش این تحقیق پژوهشی – توصیفی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه شهرستان بابل میباشد که از این جامعه تعداد 120 نفر(70دختر،50پسر) با روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نگرش و التزام عملی به نماز و پرسشنامه اعتیاد به اینترنت یانگ میباشد، که از روایی و پایایی قابل قبولی برخوردار هستند.
یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان دادند که بین اثربخشی نماز در زندگی فردی و اجتماعی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معنی دار r=-0/191، توجه و عمل به مستحبات و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معنی دارr=-0/201، بین مراقبت و حضور قلب در نماز و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معنی دارr=-0/219 وجود دارد. و همچنین در مقایسه تفاوت این مقیاسها در دختران و پسران، در زیر مقیاس توجه و عمل به مستحبات، در مراقبت به حضور قلب در نماز دختران میانگین بیشتری را به خود اختصاص داده اند، و در مقیاس اعتیاد به فضای مجازی پسران میانگین بیشتری را به خود اختصاص داده اند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در پژوهش میتوان با احتیاط اینگونه بیان کرد که نگرش و التزام عملی به نماز و مراقبت از این فرضیه با وابستگی به فضای مجازی و اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معنیداری دارد به این معنی که هر چه مراقبت از نماز بیشتر شود، اعتیاد به اینترنت کمتر میشود. بنابراین پژوهش پیشنهاد میشود که مسئولين فرهنگي جامعه، مدارس، مشاوران، بايد به مساله نماز و اهمیت آن در بازداری از بسیاری از وابستگی ها، توجه ويژه نمايند و برنامه هاي خاصي در اين راستا پيشبيني و اتخاذ نمایند.
امالبنین باقرنژاد؛ کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری
هادی عبادی؛ کارشناسی ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه آزاد آمل واحد آیت الله آملی
واژگان کلیدی: فضای مجازی، اثربخشی نماز، توجه به مستحبات.
نظرات (0)