مقدمه: يكي از مهمترین و شایعترین مشكلات دوران كودكی، مشکلات برونيسازي شده است که نه تنها در بزرگسالي به رفتارهاي خشونتآميز و مجرمانه منتهي ميشود، بلكه موجب طرد کودکان از سوي ديگران شده و همچنين بستر مهارتهاي ضعيف شناختي اجتماعي و مشکلات يادگيري را نيز فراهم مینمايد.
کودکان داراي مشکلات برونيسازي شده همانند ساير افراد از سبکهاي پردازش حسي خاص و متفاوتي برخوردار هستند كه آگاهي از اين سبکها و بهكارگيري آنها در کاهش نشانههاي مشکلات آنان مفيد است.
هدف: هدف اين پژوهش بررسی اثربخشی رویکرد وینیدان در مورد پردازش حسي در كاهش مشکلات برونيسازي کودکان، تنيدگي مادران و بهبود رابطهي مادر و کودک بود. بنابراين پژوهش حاضر بهدنبال پاسخ به سوالاتي در زمينه چگونگي تاثير آموزش سبکهاي پردازش حسي مبتني بر الگوي دان به مادران در کاهش نشانههاي مشکلات رفتاري برونيسازي شده کودکان، کاهش تنيدگي ادراک شده مادران و بهبود رابطهي مادر و کودک طراحي و اجرا شده است.
روش: طرح پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع پيشآزمون ـ پسآزمون با گروه کنترل و همراه با پيگيري بود. جامعهي آماري پژوهش شامل زوج مادران و کودکان پيشدبستاني 3 تا 6 سال مهدکودکهای منطقهی 5 و 13 تهران بود. حجم جامعه آماري به تعداد 311 زوج مادر و كودك بود كه پرسشنامهي (CBCL) در بين همهی آنان توزيع و تعداد 226 پاسخنامه کامل دريافت شده است. روش نمونهگيري غير احتمالي در دسترس (انتخاب جامعه آماري مهد كودكها) و هدفمند (انتخاب کودکان با نمرات بالا در مشکلات رفتاري) و تصادفي جور شده (ايجاد گروههاي متعادل و انتخاب تصادفي گروهها براي آزمايش و گواه) بوده است. از بین گروه اولیه 42 زوج (21 زوج در هر گروه) بصورت هدفمند بر مبنای بالاترین نمره در مقیاس (CBCL) به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه اختصاص داده شدند. مادران هر دو گروه پرسشنامههاي سبک پردازش حسي کودکان و بزرگسالان، پرسشنامهي تنيدگي والديني و مقياس کيفيت مراقبت مادرانه را در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل نمودند. مداخله شامل 7 جلسه آموزشی برای مادران بود. براي تحليل دادهها از روشهاي تحلیل واریانس اندازگیریهای مکرر و مقايسه ميانگين دو جامعهی مستقل (t) استفاده شده است.
یافتهها: نتايج نشان داد که سطح مشکلات توجه و رفتارهاي پرخاشگرانهي کودک، و همچنین تنیدگي والدينی در دو قلمرو کودک و والد هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت (مرحلهی پیگیری، 45 روز بعد از آخرین جلسهی دوره) کاهش معناداری داشته است. از سوي ديگر یافتهها نشان داد که حساسیت و پاسخدهی، و دسترسی پذیری مادران افزایش و ابهام و سردرگمي آنها کاهش یافته است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش فوق حاکی از آن است که مداخلهی کودک محور مبتنی بر سبک پردازش حسی با استفاده از رویکرد وینی دان در کاهش سطوح پرخاشگری و مشکلات توجه کودک اثربخش بوده و همین امر نیز به نوبهی خود توانسته موجبات کاهش تنیدگی مادر و بهبود رابطهی والد و کودک شود.
اشرف بحری؛ دانشجوی کارشناسی ارشد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمدعلی مظاهری؛ استاد دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
دکتر امید شکری؛ استادیار دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
دکتر محمود حیدری؛ استادیار دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
واژگان کلیدی: پردازش حسی، مشکلات برونیسازی، تنیدگی والدینی، رابطه والد و کودک.
نظرات (0)